نویسنده مطالب زیر: امیر مقدادی
تراوین
|
شنبه 89 اردیبهشت 18 ساعت 3:0 عصر |
سبز یعنی ا ز ا د ی
درسته طلا ندارم ولی خوب دل که دارم قهرمان سطح 10نه ولی گرز دار یاغی که دارم از بین این همه من چند تا فارم خوشگل که دارم وای که چه حالیه همه چی عالیه تراوین حال میده با اینکه منابم خالیه دارافنونه سطح 10 ندارم ولی مخفیگاه که دارم از بین این همه من یه رفیق با حال که دارم حلا که کاهن نداری یدونه محافظ نداری یه گندومه خالی نداری چیزای که دارم نداری بگو به بینم باز ناز میکنی؟ یا اسیرامو ازاد میکنی! سر کیسو رو شل میکنی دل منو خوشحال میکنی
یا حق
|
|
نظرات شما ( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: امیر مقدادی
یکی بود یکی نبود
|
جمعه 89 اردیبهشت 17 ساعت 6:25 عصر |
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبودیه دیونه ... روی زمین تنها کنج اتاق نشسته بوددور خودش رفیق داشتنوشته هاش هم از خودش بود یه روز باد سرد اومدپنجره رو باز کرد بوی بهار اومدهمه دنبال بهار دویدند تا که یه هو غول شدبهار خانم گم شد معلوم نشد که چی شدبرگشتیم به سوی اتاق همه شدیم ناراحت برگشتی نبود تا که بشیم راحتدفتر شعر دیونه حالا شده بود پارهدیگه نداشت دفتریورق و جمله و حرفیدونه دونه شدیم تک همه رفتند تک تکاما جونه ها در اومدند از بذر لاله های خونتو موندی و یه دیونه که همیشه لبش خندونهخدا رو شکر که دیونه هیچی از هیچ جا نمی دونهیا حق
|
|
نظرات شما ( ) |
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|